بدون عنوان
فرشته کوچولوی من چند روزه که بابایی سخت مریض شده آنفلوانزا گرفته. میدونم تو دعا کردی تا بابایی خوب بشه . تو لحظه های سخت زندگی از تو انرژی میگیریم عزیز دلم. کم کم داریم به عید نوروز نزدیک میشیم و من و بابایی تصمیم داریم که به نیت سلامتی تو سبزه عید بکاریم. امروز که داشتم میرفتم سر کار،یه صدای وحشتناکی اومد آخه چهارشنبه سوری نزدیکه و بچه ها ترقه بازی می کنن.خلاصه وقتی اون صدا اومد تو خیلی ترسیدی و خودتو گوله کردی یه طرف.مرسانای نازنینم من و بابایی یه عالمه آرزوهای قشنگ و برنامه های باحال برات داریم. ...
نویسنده :
مامان مرسانا
12:02